در آسیبشناسی این موضوع نظرات و مقالات و برنامههای گوناگونی ارائه شده و نیازمند عزم جدی و همافزایی تمام ارکان اقتصادی کشور در کاهش این وابستگی است؛ اما آنچه میخواهیم به آن بپردازیم نقاط قوت این حوزه است. آنچه امروز نیاز بازارهای جهانی است و به هیچ عنوان بر سر آن تعارف ندارند و وارد تحولات با ریسک بالا نمیشوند. تامین انرژی و مشتقات نفت و گاز که به عنوان نیاز اصلی بازارهای جهانی مطرح است؛ به وفور در کشور ما وجود دارد و قریب به هفت دهه موتور محرک اقتصاد کشور بوده است و البته از محل درآمد این محصولات گامهای موثری در توسعه صنعت برداشته شده است. اما آنچه تاکنون اتفاق افتاده با ظرفیت موجود کشور همخوانی نداشته و ضرورت دارد در راستای تامین نیاز بازارهای جهانی اقدامات موثر صورت گیرد. شاید در نگاه اول بیان این موضوع کمی از واقعیت امروز اقتصاد کشور فاصله داشته باشد، اما با پاسخ به چند سوال میتوان اندکی از شدت ابهامات کاست.
در همین راستا رئیس «گروه توسعه سواحل مکران» در گفتوگویی با «دنیایاقتصاد» با بیان چالشها و ظرفیتهای این حوزه در کشور درباره این سوال که خامفروشی نفت و گاز تا چه زمان اولویت اول است، میگوید: نظام برنامهریزی کشور به موازات کاهش وابستگی اقتصاد به نفت، موضوع کاهش خامفروشی و ایجاد ارزش افزوده را جزو برنامههای کشور قرار داده است، اما تاکنون به آن هدف متعالی نرسیده است. وحید رازافزون میافزاید: یکی از مهمترین دلایل آن بیتوجهی به توسعه صنایع پاییندستی و فقدان تناسب آن به لحاظ ظرفیت تولید با میزان منابع موجود است. به اعتقاد وی کندی جریان تکمیل زنجیره تولیدی پاییندست در این حوزه دلایل مختلفی دارد که یکی از مهمترین آنها جغرافیای کشور است. به گونهای که طی سه دهه گذشته تمرکز توسعه صنایع نفت و گاز و پتروشیمی در جنوب غرب کشور بوده که به واسطه ضرورت رعایت الزامات زیست محیطی و اکولوژیکی منطقه محدودیتهایی وجود دارد. به گفته رازافزون البته وجود منابع و ذخایر نفت و گاز در این محدوده، دلیل اصلی این تمرکز است و بر همین اساس درمییابیم یکی از راههای ایجاد شتاب در توسعه صنایع پاییندستی و رهایی از خامفروشی صرف، انتقال این منابع به نقاط دیگری از کشور است.
رئیس «گروه توسعه سواحل مکران» در پاسخ به این سوال که طرحهای توسعهای نفت و گاز در کدام بخش از کشور رقم خواهد خورد، میگوید: با بررسی جغرافیای کشور و بر اساس مولفههایی نظیر دسترسی به آبهای آزاد، تامین نیروی کار، مکان اجرا و پیادهسازی طرحهای توسعهای همهجانبه و چندبعدی که پیشنیاز این صنایع است درمییابیم سواحل دریای عمان بهترین موقعیت را برای تبدیل به هاب جدید انرژی در کشور دارد. رازافزون اعتقاد دارد با همین رویکرد و بر اساس همین ظرفیتها طی یک دهه گذشته طرح توسعه سواحل مکران (حدفاصل میناب استان هرمزگان تا گواتر در منتهیالیه شرق مرز آبی کشور در استان سیستان و بلوچستان) در دستور کار دستگاههای اجرایی قرار گرفته است. به گفته وی شناسایی جغرافیای جدید به تنهایی پاسخگوی این سوال نیست و موضوعات مهمتری نظیر تکمیل زیرساختهای اساسی، توسعه زیرساختهای اقتصادی و ایجاد جذابیت اقتصادی برای سرمایهگذاران در این بخش از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی در ادامه درباره اقداماتی که در حوزه تامین منابع نفت و گاز در منطقه مکران صورت گرفته است تصریح میکند: در حوزه تامین گاز، شرکت ملی گاز ایران دو پروژه مهم در منطقه مکران را در دست اجرا دارد. ابتدا خط انتقال گاز از ایرانشهر به چابهار که از سال ۹۶ شروع شده و در چهار قطعه در حال اجراست که تاکنون حدود ۷۰ درصد پیشرفت داشته است. رازافزون ادامه میدهد: ورود گاز طبیعی به شهر چابهار، به عنوان یکی از نقاط کانونی توسعه در سواحل مکران میتواند نیاز گاز طبیعی مردم در این منطقه و شهرهای مجاور را تامین کند؛ اما مصرف خانگی گاز سهم کوچکی از میزان ورودی به این منطقه را شامل میشود و عمده مصرف آن در مجتمع پتروشیمی چابهار، بخشی دیگر از موارد مصرفی در مجتمع فولاد ۶/ ۱ میلیون تن به عنوان دو صنعت بزرگ در این منطقه و نیز نیروگاه سیکل ترکیبی چابهار هم پس از تکمیل از دیگر مصرفکنندگان گاز خواهد بود.
وی میافزاید: البته بهرهمندی این منطقه از گاز موجب خواهد شد تا سرمایهگذاری صنایع مرتبط شتاب بیشتری بگیرد، همانطور که در حال حاضر طرح احداث کارخانه فولاد ۱۰میلیون تن در منطقه آزاد به عنوان یک مگاپروژه در دستور کار قرار گرفته است. آنچه مسلم است رونق صنعتی منطقه چابهار به اتمام پروژه خط انتقال گاز وابسته است، به همین دلیل هم شرکت ملی گاز در این زمینه اهتمام ویژهای داشته و با استفاده از منابع داخلی خود درصدد تکمیل پروژه است. وی پیشبینی میکند با برنامهریزیهای انجامشده درسال ۱۴۰۲ این پروژه به بهرهبرداری برسد.
رئیس «گروه توسعه سواحل مکران» با اشاره به اینکه پروژه مهم دیگر در حوزه گاز، خط انتقال گاز از خط لوله هفتم به میناب، سیریک، کوه مبارک و جاسک است میگوید: این خط انتقال علاوه بر اینکه نیاز ساکنان منطقه به گاز طبیعی را تامین میکند، میتواند موجب رونق و توسعه اقتصادی در این منطقه باشد. وی میافزاید: مناطق مهمی مثل کوه مبارک و جاسک که به عنوان پهنه صنایع انرژی در سند توسعه سواحل مکران پیشبینی شده بر اهمیت اجرای این پروژه افزوده است. به همین دلیل نقش گاز در توسعه اقتصادی، زیرساختی و اجتماعی منطقه از اهمیت فراوانی برخوردار است. به گفته وی خط لوله انتقال گاز به شرق هرمزگان در حال حاضر حدود ۴۰ درصد پیشرفت دارد و انتظار میرود تا نیمه اول سال آتی به ایستگاه اول در شهرستان میناب برسد و در فاز نهایی طبق برنامهریزی انجام شده تا پایان سال ۱۴۰۳ تکمیل خواهد شد.
رازافزون در حالی که انتقال نفت به جاسک را حوزه دیگری معرفی میکند که در رونق اقتصاد ملی و محلی نقش بسزایی دارد میگوید: این پروژه که مرحله اول آن در تیرماه سالجاری به بهرهبرداری رسید، ظرفیت انتقال روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفت را دارا است. با تکمیل این پروژه مضاف بر اینکه ظرفیت صادرات نفت کشور تا یک میلیون بشکه در روز افزایش پیدا میکند، قطب جدید نفتی در منطقه جاسک به عنوان یک نقطه مهم و استراتژیک در غرب آسیا شناخته میشود. رئیس گروه توسعه سواحل مکران معتقد است: در کنار این مزیتها، انتقال نفت به جاسک باعث خواهد شد پهنهای در منطقه شکل بگیرد که در آن صنایع وابسته به نفت مانند پتروشیمی، پتروپالایش، پالایشگاهها و ... ورود کنند و با ایجاد ظرفیتهای تولید فرآوردههای نفتی بتوانند علاوه بر تامین نیازهای داخلی، ظرفیتهای صادراتی را نیز افزایش دهند. این فرآیند که باعث جلوگیری از خامفروشی نیز خواهد بود هم به نفع اقتصاد ملی و هم به نفع اقتصاد محلی است.
به گفته وی حوزه سوم اما شرایط متفاوتی دارد. احداث مجتمع پتروشیمی در چابهار به عنوان بزرگترین پروژه سرمایهگذاری در منطقه مکران با برآوردی حدود ۶۰ هزار میلیارد تومانی از سال ۹۳ شروع شده و انتظار میرود اولین پلنت آن تا سه سال آینده به بهرهبرداری برسد. این مجتمع که به عنوان سومین قطب پتروشیمی کشور در دستور کار قرار گرفته است برای تامین زیرساختهای مورد نیاز نظیر آب صنعتی و گاز در منطقه سرمایهگذاری کرده و مصداق عینی مشارکت بخشهای غیردولتی در تامین زیرساختهای اقتصادی به شمار میرود.
رازافزون زمان اجرا و به بهرهبرداری رسیدن این طرحها و تناسب آن با وضع اقتصاد کشور را از دو منظر قابل بررسی دانسته و میگوید: نکته اول مدت زمان اجرای پروژهها است که تجربه نشان داده اجرای آنها با وقفه همراه است. چنانکه خط انتقال گاز با وقفهای حدود دوساله ادامه پیدا کرد یا خط انتقال نفت به جاسک که در مرحله لولهگذاری مطابق برنامه پیش رفت، ولی در تکمیل تاسیسات دریایی دچار رکود و کندی شده که نیازمند توجه ویژه دستگاه متبوع در تکمیل و راهاندازی نهایی این سایت است؛ بنابراین میتوان اینگونه بیان کرد که بهرهبرداری از این چند پروژه مهم و کلیدی نقطه آغاز اجرای پروژههای متوسط و کوچک در تکمیل زنجیره ارزشآفرینی است.
وی در پایان با اشاره به اینکه تسریع در اجرای این پروژهها باید جزو اولویتهای متولیان باشد میافزاید: دومین نکته زمان مناسب برای نقشآفرینی در اقتصاد کشور و اثرگذاری در دیپلماسی اقتصادی کشور است. با توسعه صنایع وابسته به نفت و گاز، افزایش ظرفیت صادرات نفت و همچنین بهرهگیری از ظرفیتهای علمی و به روز این حوزه در بهرهبرداری از این طرحهای بزرگ و ملی است که میتوان ابزارهای مناسب برای صیانت از اقتصاد کشور در برابر آسیبهای بیرونی نظیر تحریم و امثال آن را به مرحله عمل درآورد.